سلام به همه دوستای گلم امیدوارم لحظات خوبی رو
در این وبلاگ سپری کنید.
امیدوارم مطالبی که میزارم براتون مفید باشه.
درضمن نظر یادتون نره
دوستانم گلم:
لعنت به من كه ساده بريدم....لعنت به من كه دردتو نديدم
لعنت به من كه پاي تو نموندم....لعنت به من كه قلبتو شكوندم
روياي تو شده جدايي از من....همنفسم بيا بمون پيش من
خودت ميدوني كه سهم ما نيست....جداي و بريدن و شكستن
چشماي من پر از اشك شب و روز....حق ميدم بهت تو اتيش عشق من نسوز
برو با مردي كه تو روياهاته....ولي بدون قلب منم باهاته
روياي تو كابوس شب هاي من....دليل خنده هات حرف دل من
خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی
بعد بفهمی
خودت تو لیستی بودی
که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...
حس قشنگیه
یكی نگرانت باشه
یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده
سعی كنه ناراحتت نكنه،
حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت كنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم
بگه كه حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت كنه...
آره...
دوست داشتن همیشه زیباست...
به نام کلام دروغین عشق
چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این قلبی را که شکستی و رفتی بنویسم
اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ میریخت
و نمی توانستم آنچه را که میخواهم بر روی صفحه کاغذ
خیس بنویسم.حالا دیگر یک قطره اشک نیز در چشمانم نمانده و
همان قلب شکسته ام تنها یادگار از عشقت به جا مانده
قلبی که یک عالمه درد دارد ، دردی که مدتهاست دامنگیرش شده است.
از آن لحظه ای که رفتی در غم عشقت سوختم و با لحظه های تنهایی ساختم.
نمی توانستم از او که مدتها همدل و همزبانم بود جدا شوم ،
اما تو رفتی و تنها یک قلب شکسته سهم من از این بازی عشق بود
به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر ترانه هایت خشک شد !
به حرمت قدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم !
به حرمت بوسه هایمان !
نه ! تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !
قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویاها دلگیرم.
قــتی همه چیز خوبه
.
.
.
میترسم !!!
.
.
.
.
.
.
.
مـن به لنگیدن یکــــ جایِ کار
.
عـــادت کـــرده ام . . .
کل ِدنیا را هم کـہ داشتہ باشــے ...
باز هم دلت میخواهد...
بعضــے وقتها .. فقط بعضــے وقتها ...
براے یـک لحظہ هم کـہ شده ...
همہے ِدنیاےِیــک نفر باشــے
چند روزیست دست هایم را…
با چند کتاب و نوشته، سرگرم کرده ام اما…
گول نمی خورند…
هیچ چیز معجزه ی دست های تو نمی شود!
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!!
نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!!
نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!!
نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!!
برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!
ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما…
ترک نمی گویم پاکی این سادگی
مَـــن کـــه غَریبـــــم
روزی میــرسَد
بـــی هیــــچ خَبـــَـــری
بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم
دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب
رآه خــــوآهم افتـــــآد
مَـــن کـــه غَریبـــــم
چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم
همه جای جهان تنهایی با من است
دیـشـبــــــــــــ بــه ســیـگــــــــار گفتم:
خــــــــوش بـحــالـتـــــــــ
تو از من خوش بخت تری .
گفت: چـــــــــــرا ؟!
گفتم: تـــــــو آتش بر سر داری
و مــن بــر دل
تو باهر پـــــــکــی که بهت میزنند . . .
خـــــــــاکــسـتـــر میشی
و من با هر خــــــــــــاطـره ای که یـــــاد میارم آتــــیـش میگیرم . . .
تو دود میشی و یه بویی ازت تو هــوا میمونه
اما من زیر خـــــــــاک میرم و عـطـــرمـم باهام چال میشه !
تو تــــــمـوم میشی یه فـیــلـتـــر ازت بـاقی میمونه . . .
و از مـــنـــــــــــــــــ هــــیچـــــــــــــــــ . . .
دیدم دیگه بـویـی ازش نمیاد !
سرم و چرخوندم دیدم خــــــــامــوش شده !
گفتم: اینم آخـــــــــریش که تو باد و پـــکـــ به انـتـهــا میرسی
و من ســـــــالــهـاستــــــــــ که هنوز نـــرســیدم